۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۱, سه‌شنبه

این چند روز

سلام که در همه ی وبلاگ ها هست " چه بگویم که تکراری نباشد "

چند روزی هست که حرکت ما شدید شده است ، سرعت زیادی گرفته ، به کدام طرف شدید شده است معلوم نیست ، میرویم دیگر هر چه آمد خوش آمد ، و شاید افراط باشد ..... و نمدانم ...

سعید هم بچه ی خوبی است ، در رابطه اش چیزی نمیگویم .......
یکمی هم خسته شدم ، که البته مهم نیست . ساعت های خوابم کم شده است همین را هم میخواستم ، خدا خودش داد . والبته دلم برای درس ها نگران است و امید درست شدنش را دارم .
میخواهیم دنیا را درست کنیم ، دلمان خوش است که داریم کار میکنیم ، کسی که بالای سر ما نیست ، هست ؟؟ پس بگذار کارمان را بکنیم...
در این زمانه ، فقط ناراحتی ما این است که کار میکنیم ، اما از نبود امام معصوم ناراحتیم ، مطلب زده بودم در باره نمازها یا اعمال تجاری ، این هم شاید یک نوع تجارت باشد ، که منتظرم یک نفری مثل معصوم بیاید کار ما را ببیند ، البته که این برای ما بس است ، که معصوم تایید کند ولی برای این نباید توقف کرد .

امروز دیروزی بود که به فکرش بودی......و از این امروز ها خیلی گذشته " خدایا ما را ببخش و بیامرز .."

نمیدانم........

۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۰, دوشنبه

حجاب2

....آتش حمله ها به سوی بی حجابی در حال شعله ور شدن است ، ای برادر هر چه حیزم داری بیاور ، که وقت کارزار است....

۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۹, یکشنبه

حجاب

موضع ما حجاب است.

قرار نیست متن من روضه ام البنین باشد تبلیغ شما بازی عروسکها

به نقل از شبکه اجتماعی حامیان ولایت:


اگر تا یک هفته دیگر تبلیغات بلاگفا از صفحه این وبلاگ که مزین به نام قطعه ای از قطعات بهشت زهرا است برداشته نشود شما را از فیض حضور "قطعه ۲۶" در این فضای مجازی محروم خواهم کرد و برخلاف میلم ناچار تمنای دوستان را اجابت و سایتی مستقل راه خواهم انداخت. من نمی دانم شما دولتی هستید یا خصوصی. اگر دولتی هستید پس وای بر شما با این تبلیغاتتان و اگر خصوصی هستید باز هم وای بر شما که آگاهی را به آگهی فروخته اید.

قطعا خروج "قطعه ۲۶" از بلاگفا به ضرر شما تمام می شود؛ بد جوری هم به ضرر شما تمام می شود. این را هم بدانید من کاری با قواعد حاکم بر سیستم تبلیغاتی شما ندارم اما هرگز دوست ندارم این مکان مقدس آلوده به تبلیغ شتر مرغ های لختی شود که می خواهند در تور مسافرتی آنتالیا کنار ساحل بی عفتی تخم دو زرده بکارند. تبلیغات باید باشد اما اسلامی و در راستای سیاست های جمهوری اسلامی. بدانید خروج "قطعه ۲۶" از بلاگفا منجر به راه اندازی سایتی خواهد شد که متعاقب آن وبلاگ بچه بسیجی ها را هم قادر است نمایش و پوشش دهد. در این باره با تعدادی از بزرگان نظام هم صحبت کرده ام و اگر خطای تان را اصلاح نکنید این کار را عملی خواهم کرد. در آن صورت آن کسی که متضرر می شود شما هستید. این را بدانید که همین الان هم به خاطر تبلیغات غیر اسلامی پای تان گیر است و اگر جلوی این تبلیغات غیر قانونی گرفته نشود بنده شخصا از شما شکایت خواهم کرد؛ چه در بلاگفا باشم چه نباشم. قرار نیست متن من روضه ام البنین باشد تبلیغ شما بازی عروسکها.

این را دیگر نمی خواستم بگویم؛ اگر تبلیغات تان را اسلامی و در چهارچوب قوانین جمهوری اسلامی نکنید نهادهای مسئول خواب بدی برای تان دیده اند. خلاصه از ما گفتن بود. ما در اینجا مستاجر شما نیستیم. این شما هستید که مستاجر جمهوری اسلامی و خون ۳۰۰ هزار شهید هستید. اینجا هر چند فضای مجازی است اما خانه ماست و خانه ما می دانید که "بیت رهبری" است. این اخطار را جدی بگیرید، و تبلیغات خود را متناسب با شئون اسلامی کنید، به نفع تان است و الا منجر به حذف کامل بلاگفا خواهد شد. در این باره اگر لازم باشد حتما با رهبر عزیزمان هم صحبت خواهم کرد.

این را هم بگویم؛ اگر تا فاصله این یک هفته وبلاگ "قطعه ۲۶" از طرف بلاگفا مسدود شود و یا هر بازی دیگری برای آن در بیاورید عواقب آن با مدیران بلاگفا خواهد بود و یکی از عواقب آن این است که منجر به حذف سریعتر بلاگفا از فضای مجازی خواهد شد. در خانه اگر کس است یک حرف بس است.

متاسفانه جرم دیگر بلاگفا این است که تبلیغاتش در "قطعه ۲۶" که قطعه ای از قلب هر بچه بسیجی است به نحو آشکاری غیر اخلاقی تر و مستهجن تر از دیگر وبلاگ هاست و وای به حالتان اگر این کار را عامدانه انجام داده باشید که جرم شما را چند برابر می کند. پربیننده بودن قطعه ۲۶ به بیننده های آن یعنی بسیجیان حضرت ماه برمی گردد و دلیلی برای سوء استفاده شما نمی شود که همان تبلیغات سایتهای آنطرف آبی را شما هم تکرار کنید.

آخرین حرف: این متن را بنا به دستور یکی از بزرگان بلند پایه نظام نوشته ام.

والسلام. داداش حسین بچه بسیجی ها

۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۳, دوشنبه

جشن حنابندان


جبهه را ترک میکنم . اما دلم آنجا مانده است . من آمدم ، ولی دلم نیامد. یعنی دلش نیامد که بیاید . حق دارد . اگر شما هم جای او بودید می ماندید.آنجا فرصتی بود تا مهمان دلمان باشیم.
یاد همه چیز بخیر . آن سخره های ستبر و قله های بلند ، آنجا که دستمان به ابرها میخورد. آن برف و باران ، آن رطوبت مطبوع ، چه حال و هوایی ! چه شور و نشاطی.
عالم جبه عالم عجیبی است . به راحتی نمشود از آن دل کند .
مراسم بچه های آین دیار صداقت است و یکرنگی و اسلامشان نیز اسلام ناب محمدی (ص) ، بی جهت نیست که هر کس پا به این خطه میگذارد نمک گیر میشود.


این کتاب هم تمام شد ، و بر من بسی سنگین تر .
یک قدم به خدا نزدیک شدم و فهمیدم که شهدا با دوستان و آشنایان خود به چه صورت برخورد میکردند ، چطور رفتا رمیکردند ، اعمال آنها چه بود ، عبادت آنها چه بود ، حتی شوخی های آنها چطور بود ، و من امروز از سیره و روش آنها اطلاع پیدا کردم . باید موظب باشم.
چون حجت برایم تمام شده است ، به خدا گفتم که نمونه ای بیار که مثل ما باشند نه مانند معصومین و این ها را نشانمان داد و فهمان که مواظب باش بعد از کتاب کارت سخت است و.....
ابتدای کتاب بقدری زیبا از شهدا بیان شده بود که انسان را به همان جا میبرد .خواندن این کتاب را از دست ندهید...

خیلی کتاب خوبی بود ، خداوند ان شالله نویسنده این کتاب را جزو یاران خاص حضرت صاحب الزمان بگرداند. " ان شالله"
نمی دانم.............