۱۳۸۹ تیر ۶, یکشنبه

عشق

السلام و علیک یا اباعبد الله..............

عشق ما محدود است به چند چیز؛ چمران ، شهدا ، حرم امام رضا ، صحن گوهر شاد ، زیر قبه ، دارالذکر ، وچند جای دیگر که اگر مناسب دیدم ، نام میبرم .
راستی زیارت حضرت رضا آن هم با معرفت خیلی لذت بخش است ......آن هم اگر از صحن گوهر شاد بروی و اذن دخول بخوانی ...
دقیقا بعد از یک روز دلت پر میکشد تا دوباره ، حرم بروی .....و در بعضی اوقات حس میکنی که سبک شدی......


نمیدانم.........

۱۳۸۹ تیر ۵, شنبه



نظرتان را درباره این 2 تصویر بیان کنید............چه ارتباطی بین این 2 میبینید...

۱۳۸۹ تیر ۴, جمعه

فرآیند ساخت مدیر بسیجی چیست؟؟؟

با سلام به گرمی فعالیت ، آن هم در ماکن های مقدس ، خیلی لذت بخش است نه! واقعا !.
اما سریع میروم سر اصل مطلب ، مراحل ساخته شدن یک مدیر بسیجی چیست ،
چه چیزی بود که در جنگ تحمیلیمان موفقیت بدست آمد ، یکی از نکات آن حتما مدیریت و اداره آن بود جدای از بحث معنویتی که وجود داشت که البته عده ای همه ی جنگ را معنویت میدانستند ، اما به لحاظ مدیریتی هم خیلی خوب کار شد...

اما شهدا که خیلی آموزش های مدیریتی و روانشناسی و مهندسی ندیده بودند ، پس چه چیز باعث این شد که آن دوران بصورت بهترین وجه تمام شود.

این را بگیرید تا امروز ، مدیران بعد از جنگ چطوری به بهترین وجه بسیج را مدیریت کردند...
بعد از آنها چه؟
شاید بعد از این ، ماها هرکدام باید دوره های مدیریتی ببینیم .!
نمیدانم .!
اداره کردن که به آن مدیریت کردن میگویند ، از نظر من 2 حالت بیشتر ندارد ؛ یا تجربی کار میکند و یاد میگیرد ، یا اینکه درس خوانده و علمی جلو میرود.....که هر دو دچار ضعف هایی هستند..... اولی به لحاظ علمی ضعیف است ، دومی از بعد کاری نقض دارد .....
اما منی که برای اداره کردن یک مکان ، نیاز به تخصص مدیریتی دارم و رشته ی تحصیلی من اصلا ربطی به مدیریت ندارد ، از کجا میتوانم یک مدیر موفق باشم.......آن هم در مجموعه مثل بسیج.
سوال اساس من این است ؛ فرآیند ساخت یک مسئول واقعی که از همه جهات مدیر باشد ، چیست؟....
------------------------------------------------------
یک مدیر .....
از کجا باید شروع کند ؟
پله اول او چیست ؟
دومی چیست؟
آخری چیست؟
برای رشد یک مدیر و مسئول بسیجی چه کارها و اقداماتی لازم است ، ؟
و خیلی سئوالات دیگر که در اینجا مجال آن نیست.
بعضی ها بصورت تجربی بیان میکنند،. اما اینها خیلی جوابگو نیست.
چون این کار مسیر ندارد ، و فقط بصورت لفظی بیان میشود.
من میخواهم که سیر و مسیر و روال مشخص شود و تداوم داشته باشد.
امروز باید تمام مراکز بسیج به قدرت "قدرت مدیریتی " تجهیز شوند.

از اظهار نظر کردن در باره مسائل کلان که بین خود بزرگان هم گاهی بحث و اختلاف نظر است ، اصلا خوشم نمیآید.
اما مطالبی که بیان شد ، الان واقعا یکی از مشکلاتی است ، که بالاخره یک روزی باید آن را حل کرد ، پس برای روشن شدن یک موضوع هرچه بیشتر تلاش کنی ، بهتر نتیجه میگیری....

۱۳۸۹ خرداد ۲۷, پنجشنبه

برای وبلاگ دوئل

سلامی به تلخی حذف کردن وبلاگ بچه های ارزشی ....
بذار این چند صباح رو هم خوش باشن ،
خوش باشن ، غلط کردن خوش باشن ،

عجب زمانه ای شده است؟

انسان ها مجرم میشوند به جرم اینکه از اسلام و انقلاب و ولایت و رهبری دفاع میکنند ، عجب .

شنیدم که وبلاگ های بچه بسیجی ها و ارزشی ها رو خراب میکنن و میبندن و هک میکنن ، اما ندیده بودم تا اینکه دوئل رو بستن ، حالا کاشکی یک دلیل آدمی زادی بیارن ، گفتن که ((این وبلاگ به دلایل استفاده از مطالب غیر اخلاقی بسته شده )) ....


آدم بعضی اوقات با این صحنه ها رومیبینه ، میخواد هرچی فحشه به اینا بده...

آخه یکی نیست بگه مگه کورین .....
-----------------------------------------
من به شما یاد میدم ...."برید تو یک موتور جستجو و یک کلمه ی مستهجن رو بصورت فینگلیش تایپ کنید و سپس یک کلمه blogfa هم در ادامه به اون اضافه کنید ، و بعد ببین چقدر لینک باز میشه " خب!!!!

حالا اون رو بذارین کنار وبلاگ دوئل یا همین قطعه 26 خودمون که هر دو هم از بلاگفا رفتن.... ببین کدومشون مطلب غیر اخلاقی میزنن....
واقعا اینا بعضی هاشون با نظام مشکل دارن ، مگه چه ایرادی داره یکی از کشور و رهبرش دفاع کنه ، ها؟
البته شاید جدیدا عوض شده....که اگر مطلب در دفاع از رهبر و اینها بزنی ، به شما میگن که مطلب غیر اخلاقی است و بسته.....

انسان تا چه حد میتواند نامرد باشد، خوبه همین مکانی که بلاگفا دارد کار میکند مال جمهوری اسلامی است ، همه چیز را به صدقه سری همین نظام و انقلاب و رهبری دارید ، حالا نمک میخورید و نمکدان میشکندی. شما میخواستید با دشمن مبارزه کنید یا بچه بسیجی ها.

اگر دست شما بود که همون روز اول همه رو دو دستی تقدیم دشمن کرده بودید.....
باز هم دم این بچه بسیجی ها گرم.....ایول دارن.

یک حرکت برای خروج از بلاگفا....

۱۳۸۹ خرداد ۱۲, چهارشنبه

عقب مانده از فاطمیه


الهی العفو.................


چه بگویم که این شب ها خیلی سخت میگذرد و از طرفی خیلی خوشحالم ، سخت میگذرد بخاطر این که تاب و تحمل شنیدن این روضه ها را ندارم . ، اما چاره چیست ؟
و اما دلخوشم چون راحت میشوم.
سبک میشوم و احساس خوبی پیدا میکنم ، بقول سید حمید پاک پاک میشوم .اما چه سود؟
این شب ها خیلی لذت بخش . از زحمات حسینی که هیئت خانه ی آنهاست و ممتحن که دوست اوست و موسوی که مسئول هیئت است.
از میاندار ها خیلی خوشم می آید . اگر همه ی میاندار ها مثل موسوی باشند تمام است. با روضه ی اباعبدالله ..........

گفتم روضه اباعبدالله ، نمیدانم چه سری است که به این رسیدم که روضه ی اباعبدالله شفاست ، واقعا شفاست ، شاید این حکایت از محبت آن حضرت باشد .

اما هر وقت به مشکلی خوردی روضه اباعبدالله ......
اصلا همه چیز اباعبدالله شفاست . میتوانید برای امتحان هم که شده در یک موقعیت خیلی سخت که تمام راهها بسته است یک زیارت عاشورا بخوانی و آن وقت درهای رحمت خدا را تماشا کنی . قوی ترین دارویی است که تا حالا دیدم. غیر قابل وصف.

اما من میخواهم وصف فضای بی ریا و لذت بخش هیئت را بکنم ، یک مکانی آرام و دوست داشتنی و در بعضی مواقع خیلی آرام تر، میشود گفت که اخلاص هست و صمیمی هم هستیم.

دوست دارم از معنویت بگویم ، از اباعبدالله بگویم ، از محبت خدا بگویم .
چه کنم که این کاره نیستم . اما این را میخواهم .

خیلی وقت است که بهشت رضا نرفتیم . یادمان باشد که بهشت رضا برویم . آنجا فضا برعکس فاطمیه است ، به قدری سنگین است که تحملش سخت است.

ان شالله خداوند هر آنچه که به صلاح مردم است به آنها بدهد.

نوشتن این متن ها حاکی از محبتی است که خدا به ما داده.
و این نوشتن را مدیون شهدا هستم.
آخرین کتابی که خواندم ، "جشن حنابندان " بود. آنقدر زیبا فضای چنگ را ترسیم کرده بود که حس و حالی عجیب به انسان میداد و بخاطر همان شد که علاقه مند شوم.

{ هنوز بدنم داغ سینه زدن است .
درست است که در منزل هستم ، اما سینه ام سرخ است ، خوشا به حال سینه زنان واقعی اباعبدالله .....

و چه زیبا بود آن روز که چند روزی از محرم گذشته بود و من در روی میز های دانشگاه ، ناخودآگاه دستم به قفسه سینه ام برخورد کرد و هنوز سوزش و سرخی سینه زدن ایام محرم روی بدنم بود ،
و یادم افتاد وسط شور سینه زنی هیئت مان...................}
نمیدانم...........................