۱۳۸۹ مرداد ۲۹, جمعه

حس من در ماه رمضان

سلام رمضان الکریم....

امروز تقریبا ربع ماه تمام شد..........دعای روز هشتم را هم خواندیم.
سریع بگویم و خسته نکنم.......

وباز این مدت دچار حس شدید عقب ماندگی شده ام...
من خیلی کارها باید انجام بدهم ..... در ذهن خودم مرور میکن ....فلانی ، فلان کار .........از شخصی بگیر تا جهانی .....
فلان کار را که باید انجام میدادم ، انجام نشده ،
انگار که ما به آن صورتی که باید حق مطلب را ادا کنیم کار نمیکنیم...
کارهای ما اساسی نیست....
کار میکنیم ، زحمت میکشی ، اما انگار که بیهوده باشند ، اینطوری است...
ومن دچار حسی شده ام که اگر شب و روز هم برایش کار کنم باز هم قانع نمیشود ، سیر نمیشود... حس من نمیتواند قبول کند که حتی 1 لحظه هم کوتاه بیایم .... من نباید ذره ای کوتاهی کنم ....
البته این را بیشتر روی بسیجی بودنم بگذارید..... یک بسیجی باید در تمام عرصه ها فعال و با بصیرت باشد .....
{ اگر این گفته را حتی امام (ره) هم نمیگفت باز هم به این میرسیدم ، چون فرموده ی اسلام است }
و این بابصیرتی و فعال بودن نیاز به همت و کار و تلاش بیشتر دارد..... از این رو عطش فعالیت و تلاش شدت گرفته ......اما....
اما خب چاره چیست ؟؟؟؟
همه چیز که برای انسان حاضر آماده نیست .
برای بدست آوردن آن هم باید تلاش کنی..
وتلاش کردن هم نیاز به زمان دارد....
و من دوست ندارم زمان بگذرد ....
دوست دارم فعلا در ایام جوانی که هستم ، متوقف شود تا به یک حالت ثابتی برسم ، بعد شروع به حرکت کند...
میدانم که فایده ای ندارد....... دیگران گفته اند و من به آن رسیدم.

دوست عزیز .
منی که جوان هستم ، هنوز هیچ چیز نشده دارم میفهممم که سرعت گذشت زمان بر عمر انسان و بخصوص جوان، خیلی سریع تر از آن چیزی است که فکرش را بکنی...... واقعا زیاد است..." آیته قرآنش را همه بلدیم..."
این حرف ها شاید به برکت حرف مقام معظم رهبری در نام گذاری این سال " همت مظاعف و کار مضاعف " باشد... بیننده ای که این متن را میبیند ، نظرش را در این باره بیان کند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر